سان فیلم : نقد فیلم – خلاصه فیلم – دانلود
زمینه: دربار قاجار بنابر طرح پیشنهادی فردی فرانسوی موسوم به «موسیو ژولی»، تصمیم میگیرد تنی چند از نوابغ موسیقی ایران را به پاریس اعزام کند تا هنر موسیقی سنتی خود را بر روی صفحهی گرامافون جاودان کنند.
پاره یکم- نقش صفر (وضعیت آغازین): دربار تصمیم میگیرد که استاد سرآمدی که غیر وابسته به دربار باشد، گروه نوازنده را جمعآوری کند.
نقش1. «میرزا محمود خان مهندس»، «استاد دلنواز» را برای رهبری و عهده گیری مسئولیت گروه انتخاب میکند.
نقش2. «استاد دلنواز» پیشنهاد «میرزا محمود مهندس» را میپذیرد.
نقش3. «استاد دلنواز»، «ناصر خان دیلمان» را به عنوان نوازندهی کمانچه، «خسرو خان رهاوی» را به عنوان نوازندهی سنتور، «عیسی خان وزیر» را برای نواختن تنبک و «طاهر خان بحرنور» را به عنوان خوانندهی گروه انتخاب میکند.
نقش4. «عیسی خان وزیر» به دلیل وظایف فراوان وزارت از سفر معذور میشود.
نقش5. «عیسی خان»، شاگرد خود، «فرج بوسلیکی»، را به جای خود پیشنهاد میدهد.
نقش6. «استاد دلنواز» پیشنهاد «عیسی خان» را میپذیرد و به سراغ «فرج بوسلیکی» میرود.
نقش7. «آقا فرج» در ابتدا قصد دارد هنرمندی خود را پنهان کند، ولی سرانجام میپذیرد.
نقش صفر صفر: گروه آمادهی سفر میشوند.
پارهی دوم: بازگویی به اختصار: هریک از اعضای گروه از خانواده و عزیزان خود خداحافظی میکنند و عازم سفر میشوند.
پارهی سوم- نقش صفر: اعضای گروه به فرانسه میرسند و در سفارتخانه به انتظار سفیر کبیر ایران مینشینند.
نقش1. «میرزا محمود مهندس»، یکایک اعضای گروه را به سفیر کبیر معرفی میکند.
نقش2. سفیر کبیر برای آنها آرزوی موفقیت کرده و خداحافظی میکند.
نقش3. اعضای گروه با کالسکه به هتلی میروند و در آنجا اقامت میکنند.
پارهی چهارم- نقش صفر: «موسیو ژولی» عهد خود مبنی بر تأمین مخارج گروه نوازنده را میشکند.
نقش1. دارالخلافه مخارج گروه را نمیپردازد و آنها را به بازگشت فرا میخواند.
نقش2. «استاد دلنواز» درخواست دارالخلافه را نمیپذیرد.
نقش3. «استاد دلنواز» برای تأمین مخارج گروه و برای رسیدن به مقصود، خانهی آبا و اجدادیاش را برای فروش میگذارد.
پارهی پنجم- بازگویی به اختصار:
نقش1. اعضای گروه برای آماده شدن برای کنسرت به تمرین میپردازند.
نقش2. «طاهر خان» و شاهزاده خانمی ترک به نام «لیلا» دل در گرو عشق یکدیگر میبندند.
نقش3. «خسرو خان رهاوی» به کلاس پیانو میرود و خواهان آموختن موسیقی علمی است.
نقش4. «فرج بوسلیکی» آشپزی سفارتخانه را برعهده میگیرد و در یکی از دیدارهایش با سفیر کبیر، شرح چگونگی نوازنده شدن خویش را بیان میکند.
پارهی ششم- نقش صفر: اعضای گروه برای اجرای کنسرت، آماده میشوند.
نقش1. «طاهر خان» بیمار است.
نقش2. روز کنسرت فرا میرسد.
نقش3. نوازندهها به محل اجرای کنسرت میروند.
نقش4. مدیر برنامه خواستار حذف آواز از پرگرام کنسرت میشود.
نقش5. «طاهر خان» به هتل باز میگردد.
نقش6. اعضای دیگر به اجرای موسیقی در سالن اپرا میپردازند.
نقش7. «طاهرخان» خود را به پلههای ورودی اپرا میرساند و آواز سر میدهد.
نقش صفر صفر: پس از پایان یافتن برنامه و پایان آواز، «طاهر خان» میمیرد.
پارهی هفتم- نقش صفر: اعضای گروه در حالی که سازهای خود را در دست دارند، پانسیون را ترک میکنند و به طرف بندرگاه حرکت میکنند.
نقش1. کالسکهی حامل جنازهی «طاهر» در بندرگاه آماده است.
نقش2. افراد گروه غمگین، افسرده و گریان هستند.
نقش3. کالسکهی حامل شاهزاده خانم ترک، از راه میرسد.
نقش4. شاهزاده خانم از کالسکه پیاده میشود و به سوی کالسکهی حامل جنازهی «طاهر» میرود.
نقش5. «خسرو خان رهاوی» به همراه «میرزا محمود مهندس» در پاریس میماند.
نقش صفر صفر: سایر اعضای گروه سوار بر کشتی میشوند و راه وطن را در پیش میگیرند.
با توجه به این تقسیمبندی دانستیم که داستان اصلی، سفر گروهی نوازنده به فرانسه برای ضبط موسیقی خود بر روی صفحهی گرامافون(پارهی اول) و عهدشکنی فردی که قرار بود مخارج گروه را تأمین کند(پارهی دوم) و مشکلات آنها در راه رسسیدن به مقصود(پارهی شش) و سرانجام، رسیدن به مقصود(پارهی هفت) است. اما علاوه بر این پارهها و نقشهای آنها که در پیرنگ و جریان داستان مؤثرند، نقشهایی وجود دارند که تأثیر چندانی در این نظم و پیرنگ ندارند و باعث نوعی آشفتگی در انسجام داستان میشوند. پارهی سوم و نقشهای آن نظیر عاشق شدن «طاهر خان» (نقش 2)، تعلیم پیانوی «خسرو خان» (نقش 3) و شرح طولانی چگونه نوازنده شدن «آقا فرج»(نقش 4)، از این قبیل نقشهایند که البته در زیبایی و جذابیت داستان نقش مؤثری دارند.این حوادث هرکدام جداگانه جذّاب هستند هرچند ربطی به نقشها و پارههای دیگر نداشته باشند.
«پیرنگ»
ابتدا شایسته است به طور مختصر دربارهی انتخاب نام این فیلمنامه توضیحاتی ارائه شود. فیلمنامه شرح سفر عدّهای هنرمند فقید به فرنگ است که میخواهند با ضبط موسیقی خود بر روی صفحهی گرامافون، آن را از خطر نابودی رهایی بخشند. «دلشدگان» در اصطلاح عارفانه به کسانی گفته میشود که عاشقانه در راهی گام بر میدارند. هر یک از اعضای این جمع هنرمندکه به سرپرستی «استاد دلنواز» و به قصد اجرای مقصود، راهی فرنگ میشوند، در جای جای داستان سرسپردگی خود را در برابر جاذبههای هنر نمایان میکنند. برای مثال:
* «طاهرخان بحرنور: اولین مرتبت راه ما، تردامنی است و آدم خیس، هراس بارون نداره.» (1161)
* «عیسی خان وزیر: ما به دل عشق دستک زدهایم، تنبک ما طبل بیعاری نیست. طغرای وزارت عیسی، وزیر شاهینپذیر، منّتپذیر طرب، مطرب نامراد. (1166)
«ناصر خان» در توصیف کلاس آموزش موسیقی خود چنین میگوید:
* اینجا میدان مشقه، نه حجرهی درس و مشق.(1170)
«خسرو خان رهاوی» هدف خود از سفر را برای همسرش چنین شرح میدهد:
* معنای این سفر برای من و دوستانم یکی نیست. من فقط برای ثبت آنچه داریم نمیرم، باید چنتهام رو پر بکنم از اونچه که اونا دارن. (1172)
و «استاد دلنواز» در گفتگو با همسرش چنین میگوید:
* همسر استاد دلنواز: زبونم لال اگر فرنگی به قول خود وفا نکرد، تو ولایت غربت، اسیر و ابیر موندین؟ رفقای عزیزتون، مجال چاره کار نمیدن.
استاد دلنواز: اگر همرهان محب امروز، مدعی شدند فردا، خانه را بفروش، آبروی شوهرت رو بخر. (1171)
همچنین هنگامی که «استاد دلنواز» پس از مستقر شدن در پاریس از افراد گروه می پرسد:
* اگر مخارج ضبط صفحه تأمین شود، همرهان حاضرند به اقل معیشت و بدون دریافت وجهی، کاری را که بنا بود، تمام کنیم؟(1174)
پاسخ افراد گروه، نشاندهندهی این شیدایی و تعهد نسبت به موسیقی است:
* طاهر خان: من رفیق نیمهراه نیستم. این که شاهراهه، در کورهراهم باشه، من چشمبسته با شمام.
خسرو خان: منم که ساقدوش طاهرم.
استاد دلنواز: آقا فرج، شما؟
آقا فرج: چی شد؟ فرنگی ترتیز انداخت، پاریس به آب… ؟
استاد دلنواز: شما میمانید؟
آقا فرج: اجازه من دست بزرگتره، از در ردم کنین از پنجره میام تو.
ناصر خان: بندهام در صورت اطمینان کامل از عملی شدن کار و حصول نتیجه مطلوب، و اینکه کمبود نقدینگی سبب آسیب کار نباشه، برای مدت معینی حاضر به انجام وظیفهام.(1175-1174)
علاوه بر این، نام این فیلمنامه، از این بیت گرفته شده است:
ما دلشدگان خسرو شیرینپناهیم/ ما تشنهی آن مه خورشیدکلاهیم/ ما در دوجهان غیر تو ای عشق نخواهیم…
واژهی «دلشدگان» و ترجیح ِ خواستن ِ عشق بر دوجهان، خود، دلیل گویا بر ویژگی شخصیتهای اصلی فیلمنامه و انتخاب این نام میباشد
Design & Developed By ThemeShopy